Maybe a badqueen?

Everything is red and blue
bad girl
bad girl جمعه, ۵ شهریور ۱۴۰۰، ۰۲:۲۲ ب.ظ

R U Happy Now?!


" چرا گریه نمی کنی ؟ درد رو حس نمی کنی؟ من میخوام که تو اسیب دیدن رو حس کنی"


ولی اون فقط یه لبخند غمگین زد و گفت،

"من با درد اشنام"

من شروع کردم به خندیدن به حرفاش. "تو؟ تو با درد اشنایی؟ تو نمی دونی که درد واقعی چه حسی داره . فکر می کنی خراشیده شدن زانوت و ناراحت شدن مامانت معنی درده؟ ها؟ احمق نباش! تو هیچی نمی دونی."

تهیونگ بدون هیچ واکنشی از جاش بلند شد . مثل اینکه حرف های کوک کاملا بی تاثیر بوده و گفت:

" کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکن" و بعدش رفت.

 


کثیف ترین چیزیه ک دیدم 

میگن فلانی خوشیه زیاد زده زیر دلش غمگینه 

یا میگن کسی که یا همیشه غمگینه یا همیشه شاده برای جلب توجه 

یا میگن ذات ادما تو چهرشون نشون داده شده 

اما هیشکی نمیدونه تو قلب ادما چی میگذره 

این فن فیک بینهایت قشنگ بود 

درسته انگستش زیاد بود اما مفهوم قشنگی داشت به زیبایی نشون داد قضاوت اشتباه چه چیزهایی در پیش داره 

لاو یو :)

کامنت دهی برای این مطلب فعلا قفل است
Made By Farhan TempNO.7