Maybe a badqueen?

Everything is red and blue
۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۱ ثبت شده است
bad girl
bad girl يكشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۳:۳۰ ب.ظ

HBD MY PASTIL NEKBAT

خب امروز تولد کیه ؟ 

تولد پاستیل نکبت منه*-* 

عوضی امسال دومین سالیه که پیش همیم و خب خداروشکر رابطمون هنوزم همونقدر سمیهXDDD

بقول خودت منو تو یه شباهتی به رابطه جینکوک داریمXDD

تقریبا دوسال پیش بود که من اومدم وبیان و جزو اولین نفراتی بودی که شناختم البته قبلا یکم فرق داشتم با الان ولی الان بهتره نه؟ یا حداقل من راحت ترم 

فک کنم اولین کسایی که نسبتای بیان ممنوعه رو بوجود آوردن منوتو بودیم اشرفXDDD

ولی جدای از شوخی هرچی به خاطرات اشناییمون تا الان فک میکنم چیزی جز خنده یادم نمیاد 

اولش عزیز نبودی ولی مدتی که گذشت یا بهتره بگم بعد از زدن این وب حس بهتری نسبت بهت داشتم 

تا جایی که میتونم الان بگم مثله یه خواهر کوچیکتر و البته بچ و کرم ریزی برام 

و خوشحالم که باهات اشنا شدم همیشه خوشحال بودم بابت این اتفاق سبای لعنتی 

و یچیزی کادوتو فردا توی وات بهت میدم حتما 

دوست دادم و تولدت مبارک باشه 

 

bad girl
bad girl سه شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۹:۰۰ ب.ظ

سی سوال بنفش

پسر قشنگم*-* 

 

لیست ۱۰ تا از چیزایی که خوشحالت میکنه رو بنویس

 

1 اخر هفته ها رفتن بیرون با دونفر یا کیدراما دیدن با زیزی 

2 دیدن فانی مومنتا  

3 خوشحالی کسایی که دوسشون دارم 

4 طراحی 

5 آیدلام بشدت زیاد 

6 پیشرفت توی درسام 

7 اخیرا بغل کردن چند نفر 

8 رفتن زیر یکی از درختای مدرسه و سکوت ارامش بخشش

9 کرم ریزی روی دوستام و پسر داییم 

10 نت رایگانXDDD 

11 نوشتن فیکام 

و ...

ارتباطت با کودک درونت در چه حده؟ کودک درونت و

توصیف کن!

 

هیچ ارتباطی نداریم ذاتا 

 

لیست ۱۰ افکار نابود کننده ای که داری؟چه حد تلاش در کنترلش

میکنی؟

 

1 من نمیتونم 

2 من پایین تر از بقیم 

3 من ترسوعم 

4 من ضعیفم 

5 وابستگی به بقیه منو ضعیف میکنه 

بقیشم که بیخیال 

من تلاش زیادی کردم راجب کنترلش و داره جواب میده الان احساس بهتری نسبت به خودم دارم البته نقش چن نفر بی تاثیر نبود 

 

درباره عشق اولت بنویس

 

ادم خاصی نبوده چیز زیادیم یادم نمیاد ازش

 

بهترین و خسته کننده ترین بخش امروزت

 

اممم بهترینش اینه صب بیدار شدم و بعد فک کنم چن سال تنها رفتم مغازه خرید کردم 

بدترینشم اینه سرم درده سردمم هست شدید

 

لیستی از ۱۰ چیز که قدر دان داشتن آنها هستی

 

1 وجود بعضی از دوستام بخصوص سه نفرشون و بین اونا باز یکی عزیزتره

2 وجود بابام و خانواده مادریم کم و بیش 

3 وجود کسایی که تو بیان دوسشون دارم

4 قدردان یکی که نمیدونه و خیلی وقته حرف نزدیم 

5 قدردان خودمم 

6 اینکه لازم نیست متکی به کسی باشم 

7 هوش زیادم و برنامه ریزیم و مهم تر از همه بشدت منطقی و واقع بین بودنم 

و دیگه چیزی نیست

 

نوشته ای از خودت که بیشتر از همه دوست

داری ، چرا؟

 

کلیک

کلیک

کلیک

راستش این سه تا رو خیلی دوس دارم و خب دلیلش اینه توشون حس زیادی هست و هر کلمه حرف زیادی واسه گفتن داره 

 

پنج مورد که بودنش در وجود افراد توجهت را

جلب میکند

 

1 حد و مرز رو رعایت کردن ، من دوس ندارم همه خودمونی شن 

2 چشما ،  عجیب چشمای افراد منو جذب میکنن 

3 قوی بودن ، ادمای ضعیف راحت  تسلیم میشن و احمقانه بنظر میرسن

4 درک بالای افراد 

5 تلاش برای خوشحالی بقیه و ادمای بامزه 

 

سه دیالوگ زیبایی که با روحت پیوند خورده از

فیلم ، انیمه، انیمیشن یا کتاب بنویس

 

ماشالا زیادن مثلا:

1 یونگ ران: وقتی داخل یک عشق یه طرفه باشی حتی اجازه نداری کامل عاشق باشی چه برسه به اینکه فکر کنی اونم عاشقته ولی تا کی باید بدوم؟ این راه انتهایی داره؟ 

- بهار در دوردست سبز است 


2 خوشحالم که میخندی و عصبانی میشی پس احساساتت رو سرکوب نکن خود واقعیت رو قایم نکن

میتونم همچین کاری کنم؟ واقعا ...میتونم همه چیو نشون بدم؟

واقعا این شدنیه روی کارهایی که میکنم کنترل داشته باشم؟ و عاشقشون نشم؟

- مالیخولیا 


3 آیا هر شخصی لایق مردنه؟

این مشخصه 

هرکس تو چشمای ینفر لایق مرگه 

-ماین 


4 + چطور میتونی به عشق من نسبت به خودت شک کنی؟ 

- من فقط زمانی رو بیاد میارم که من عاشق بودم نه تو 

- ثبت جوانی 


-من زمین خوردم و دوباره بلند شدم اما راهم رو گم کردم

- مدرسه 2021


-نمیشه با یک دید به مجرم و قربانی نگاه کرد دردی که قربانی میکشه قابل اندازه گیری نیست نمیتونه با ترازوی شکارچی یکسان باشه

- خانم حمورابی 


-قرار گذاشتن؟ ازادی؟ برای ادمی من زیادی لاکچری ان چون اونایی که بخور و نمیر پول در میارن هیچوقت آزادی ندارن

 

-معلم دبیرستانم یه بار بهم گفت : ساعتایی که مطالعه میکنی نمره هات رو مشخص میکنن ... خب الان که چی؟ تنها چیزی که میدونم اینه که چطور وقت بزارم و نمره خوبی بگیرم ولی دیگه فایده‌ای نداره به جایی رسیدم که دیگه بدتر از این نمیشه

 

-سلامتیت مهم تره کمتر خودتو خسته کن بیشتر از چیزی که بدست بیاری از دست میدی

 

-زندگی رو ساده بگیر

+اما من خوشم میاد زندگی رو سخت بگیرم 

-بزودی زندگی رو اسون میگیری ، حداقل دور و بر من کارم توش درسته 

 

-چرا انقدر سوال برای پرسیدن داری؟ 

+چون زیاد فکر میکنم ...از خودم میپرسم چرا با کسی فلان کار رو کردم و همش بهش فکر میکنم و بعدش حس میکنم مغزم داره میترکه

-ادمایی که زیاد فکر میکنن کمتر اشتباه می‌کنن

 

-پس دیگه به هیچ وجه به اون خونه نیا ...کسی دلتنگت نمیشه و نمیخواد ...کسی دوست نداره، تو هیچ خانواده ای نداری

 

-بخاطر اینه که ازت متنفرم... فریب دادن مردم با یه لبخند مصنوعی تخصصته 

 

-امید واهی کورت کرده... باور داشته باش که میتونه عاشقت بشه... امیدوارم داشته باشه

احتمالا تنها گزینه ای بود که داشتی...پیدا کردن کسی که بتونه از کمبود محبت نجاتت بده...اسون نیست

 

-چون دوستمی الان افتادی تو قرض... ازینکه به دیگران بدهکار باشم متنفرم...ازینکه سر بار دیگران باشم حالم بهم میخوره...نمیدونم چطور باید یه لطف رو جبران کنم...چون نه وقتشو دارم نه تواناییشو

 

-من بهت صدمه زدم سونبه...پس توعم عوضش باید یچیزی ازم بگیری...این تنها چیزیه که از زندگی یاد گرفتم... بده و بستون...هیچی تو زندگی مجانی نیست

-آسیب دیدن کسی که دوسش دارم برام دردناکه 

 

-درسته که فقط با پرسیدن نمیتونیم حقیقتو بفهمیم اما حداقل باعث میشه اون فرد به فکر فرو بره ...اونا میتونن انتخاب کنن راستشو بگن، دروغ بگن یا سکوت کنن... اینکه حقیقتو بفهمی یا متوجه بشی که داره دروغ میگه بهتر از این نیست که دست رو دست بذاری؟

 

-فقط بخاطر اینکه تو خوشحال نیستی معنیش این نیست که من خوشحالم... اشتباه کردم

 

-میترسم از منطقه ی امنم خارج شم، میترسم. 

 

-احساس میکنم گناهکارم...ساکت موندم...ترسیده بودم

بدبختیام اصلا تمومی دارن؟ 

+مطمئن نیستم ولی فکر کنم اخرش همه چی تموم میشه 

 

-من خانواده ندارم... اما حس کردم نباید بیشتر از این ناراحت باشم

+منم همینطوریم...هر چقدر تلاش کنم بازم برمیگردم 

-به بعدا انقدر فک نکن و تو این لحظه زندگی کن و نمیر

 

- ادما جوری که یاد گرفتن زندگی میکنن مهم نیست چقدر خودشونو تغییر بدن بازم به همون نقطه بر میگردن 

 

 

اینا همه جز چنتای اول دیالوگای سریال بهار در دوردست سبز است هستن واقعا هر دیالوگش یه زندگی بود دلم نیومد نزارمشون 


-به کی بیشتر از همه احترام میذارید؟ به افرادی ک زنده موندن 

وقتی آبروی قربانی رو میبرن خیلی برای اعضای خانوادش دردناک و غیرقابل تحمل میشه

 

-از تماس چشمی با من میترسی چون فکر میکنی بیماری های روانی واگیرداره؟ نگران نباش گرایش های روانی ارثی نیست پس اگه ما به هم نزدیک شیم من بیماری ارثی ندارم که بهت سرایت کنه پس انقدر با اعضای خانواده مجرما بی‌رحمانه برخورد نکن ...تنها کاری که از من برمیاد اینه که برای اعضای خانواده قربانیا جبران کنم چون سالهاست که زیر فشار اجتماعی هستن

 

-هروقت خیلی درد و رنجت زیاد شد و نتونستی از پسش بر بیای بیا پیش من ...هر اتفاقی که افتاد و هرچیم که پیش اومد من تو رو تا اخر عمرم دوست دارم

 

-اگه صدمه دیدی فقط بگو اگه درد داری بگو که درد داری چرا سعی میکنی همه چیز رو خودت تحمل کنی؟ 

 

-هر چی هم که بشه مهم نیست من قوی تر میشم 

-داره میخنده ولی همیشه انگار در حال گریه کردنه

-مامان شما هیچ کار اشتباهی نکردی فقط داری برمیگردی به جایی که ازش اومده بودی برای همینم نباید به هیچ وجه متاسف باشی 

 

-اگه بخشش میخوای اول خودتو ببخش

اون لحظه که آدم جرمی مرتکب میشه دیگه بازگشتی نیست ... اون ادم لیاقت ترحم و درک شدن نداره

بخاطر اون ادمای زیادی زجر میکشن و سوگواری میکنن...شرایط قربانیا ممکنه بهتر از اون باشه اما شک دارم که ممکنه زندگی اسونی داشته باشن...تمام اونها حق داشتن زندگی شاد رو داشتن فقط شاید  چون تربیت بدی داشته و شاید هم هیولایی بوده که جامعه ساخته فکر میکنی اون لیاقت درک شدن و ترحم داره؟

 

- هنوزم متاسفی؟ 

+چی؟ 

-هنوزم ازینکه عاشقمی مثل دوازده سال پیش متاسفی؟ 

 

 

اینا هم همه مال سریال بیا و بغلم کن بودن که بازم جزو بهترینای منه


- اگه اون ادم بهتری بود بی تردید بی خیالت میشدم 

- یک گومیهو هم اتاقی منه  

 

.لقبی گرفتی؟اگه گرفتی چند تا از اون هایی که

خیلی دوست داشتی بنویس

 

اوم لقب زیاد دارم 

دارک کویین 

پان پان 

پرنسس یخی 

برج زهرمار بچXDD

روبینا 

ماه 

بیل مکانیکیXDD

تاینی هندز *-* 

 

 

دوست داری مردم تو را چگونه ببینند؟ 

 

منطقی ، اروم ، بی حاشیه و قابل اعتماد 

 

با چه افرادی میتوانید صمیمی شوید؟ ویژگی

آنها چیست؟

 

خب بطرز عجیبی با افراد احساسی و پرحرف رابطه خوبی دارم 

اما کسایی رو بیشتر دوس دارم که صادقن،  ارومن،  لبخندای ارامش بخشی دارن و منطقی فکر میکنن درواقع کسایی که درک کنن رو دوس دارم 

 

پنج تا از زیبا ترین و دلنشین ترین حرف هایی

که اطرافیانت بهت زدند و نتونستی فراموش

کنی را بنویس.

 

- وقتی میخندی دوست دارم محکم بغلت کنم چون یاد بچگیات میندازیم 

- من بهت اعتماد دارم داری راه درست رو میری ازش برنگرد 

- تو مشکلی نداشتی اون تلاشتو ندید 

- خوشحالم یکی هست که میتونم بی دغدغه از قضاوت شدن پیشش درد و دل کنم و اخرش با هم بخندیم 

- میدونم کسی رو نمیبخشی مخصوصا سه بار اما ممنونم که با وجود همه ی اینا منو بخشیدی اینبار میخوام همه ی تلاشمو بکنم برای خودمون 

- روزی که اشنا شدیم گفتی توی دوستی بدترینی درحالیکه نبودی حداقل برای من نبودی اینو الان فهمیدم 

 

.تفاوت های شما میان مجازی و واقعیت؟

 

زیاد فرق نداره راستش

 

پنج تا از اصلی ترین شخصیت های تو؟

 

خب 

1 در ظاهر سرد و خشک بنظر میام اما ذاتا وقتی بشناسینم متفاوتم 

2 اروم و درونگرا 

3 بشدت  منطقی و واقع بین و برنامه ریز

4 یه نکبت به تمام معنا XDD

5 پیش بعضیا هم یه بعد سمی دارمXD

 

 

 

درباره عشق بنویس

 

عشق؟ امم بنظر من عشق کوره

وقتی عاشق باشی خیلی چیزا رو میبینی ولی به روی خودت نمیاری 

بقول معروف تو یه دروغ شیرین رو باور میکنی تا حقیقت تلخ 

عشق یعنی یه رابطه با وجود سمی بودنش برای خیلیا حکم حیات رو داره 

یعنی همزمان به جای دونفر زندگی کنی 

یعنی این؟ 

 

پنج فکت از نیمه تاریک تو

پنج فکت از نیمه روشن و خوب وجودت

 

اممم نیمه ی تاریکم زیادم تاریک نیست شاید خاکستریه:))

و نیمه ی روشنم نمیدونم جدن 

 

نامه ای به کسی که دلتنگشی بنویس تا خالی بشی

 

چی بگم؟ خب تقصیر منه نمیتونم زیاد سر بزنم و پیام بدم حتی کنارت باشم و متاسفم بابتش اما من محدودیتایی دارم که خب نمیشه باشم همیشه منو ببخش هوم؟ 

 

نامه ای برای کسی ،هر کسی! (بدون

محدودیت ، حتی خودت یا حیوان خونگیت پا

شخصیت مورد علاقت ، هرکسی) 

 

کسی تو ذهنم نیست والا 

 

استایلتو توصیف کن

 

من عاشق لباسای گشاد و نسبتا لشم نه ازون چندشا ولی خب هرچی مانتو دارم جلو باز و گشاده رنگاشونم جز چن تا بقیش روشنه 

همیشه هم یا نصف استینم افتاده یا شالم افتاده پایین XDDD

کلا ساده میگردم 

 

آخرین باری که گریه کردی؟ چرا؟ (اگه دوست دارین دلیلش رو نگین به چیز

خیلی کلی و جمع و جور و کم بگین) 

 

ماه پیش؟ یادم نیست ولی سر نماز بود فک کنم 

 

درباره جمله ای (حرفی حدیثی هرچی"-") که با

پوست و استخون تجربش کردی بنویس

 

قلبی که شکسته دیگه ترمیم نمیشه مثل کاغذی که مچالش کنی و بخوای دوباره صافش کنی 

 

برنامت برای آینده؟ 

 

اممم ترجیحا نمیگم بعدا نشون میدم 

 

اگه در دنیای انیمه بودی ، کدام شخصیت

(شخصیت ها) بودی از نظرت، چرا؟

 

انیمه ندیدم زیاد راستش 

 

 

​​​سه جمله ای که زمان ناراحتى نیاز داری بشنوی

 

  والا دلم نمیخواد کسی ترجیحا حرف بزنه 

 

اگر در رابطه ای عاشقانه باشی، ۱۰ تا از کار

هایی که برای پارتنرت میکنی چیه؟

 

این کارا جدن به من یکی که نمیاد عایم آنتی رمانتیک XDD ولی شاید قالبمو بخاطرش عوض کنمXDDشایدم یه غذا با آشپزی معرکم هوم؟XD 

 

ده تا از فانتزیات

1 زندگیای قبلیمو بیاد بیارم 

2 جای یه بنده خدایی زندگی کنم که واقعی نیستXDD

3 بدون کنکور برم دانشگاه 

4 با ماشین زمان برم به آینده 

دیگه نیست 

 

 با هر سنی که داری ، اگه میخواستی به یه  آدم

کوچیک تر از خودت نصیحت کنی چی میگفتی؟

 

فقط زندگی کن اهمیت نده به بقیه اگه ناراحتت میکنن یعنی به وجودت حسادت میکنن به این فکر کن چه چیزی داری که اونا رو آزرده خاطر کرده 

قدر خودتو بدون و یادت باشه در نهایت خودتی و خودت نه دوستا و نه خانواده قرار نیست همیشه باشن فقط تویی که میمونی و خاطرات

 


منبع

bad girl
bad girl پنجشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۳:۰۲ ب.ظ

Moral of the story

بنابراین من هرگز واقعاً تو را نمی شناختم
So I never really knew you

خدایا من واقعاً سعی کردم
God I really tried to

چشم بسته ، معتاد
Blindsided, addicted

فکر می کردیم که واقعاً می توانیم این کار را انجام دهیم
Thought we could really do this

اما واقعاً من احمق بودم
But really I was foolish

عقاید آن است
Hindsight it's

واضح
Obvious
او با وکیلم صحبت کرد
Talking with my lawyer she said

"کجا این پسر را پیدا کردی؟"
"Where'd you find this guy?"

گفتم: "جوانان عاشق می شوند"
I said, "Young people fall in love"

"با افراد اشتباه گاهی"
"With the wrong people sometimes"
برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

می توانید فکر کنید که عاشق هستید
You can think that you're in love

وقتی واقعاً فقط درد می کشید
When you're really just in pain

برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

در آخر برای من بهتر است
In the end it's better for me

این اخلاق داستان عزیزم است
That's the moral of the story babe
اوه اوه
Oh, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

وو ، اوه
Woo, oh

اوه اوه
Oh-ooh
خنده دار است که چگونه یک خاطره
It's funny how a memory

تبدیل به یک رویای بد می شود
Turns into a bad dream

هنگام دویدن وحشی فرار می کند
When running wild turns volatile

به یاد می آورید که چگونه خانه خود را نقاشی کردیم؟
Remember how we painted our house?

درست مثل پدربزرگ و مادربزرگم ، خیلی عاشقانه
Just like my grandparents did, so romantic

اما ما تمام مدت جنگیدیم
But we fought the whole time

باید نشانه ها را می دید ، بله
Should have seen the signs, yeah
گفت با مادرم گفت
Talking with my mother she said

"کجا این پسر را پیدا کردی؟"
"Where'd you find this guy?"

گفتم: "بعضی ها عاشق هم می شوند"
I said, "Some people fall in love"

"با افراد اشتباه گاهی"
"With the wrong people sometimes"
برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

می توانید فکر کنید که عاشق هستید
You can think that you're in love

وقتی واقعاً فقط درد می کشید
When you're really just in pain

برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

در پایان برای من بهتر است
In the end it's better for me

این اخلاق داستان عزیزم است
That's the moral of the story babe
اوه اوه
Oh, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

وو ، اوه
Woo, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

اوه اوه
Oh, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

وو ، اوه
Woo, oh

اوه اوه
Oh-ooh
آنها می گویند دوست داشتن و از دست دادن بهتر است
They say it's better to have loved and lost

از اینکه هرگز دوست نداشته باشم
Than never to have loved at all

این می تواند یک بار گه باشد
That could be a load of shit

اما فقط لازم است که به همه شما بگویم
But I just need to tell you all
برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

می توانید فکر کنید که عاشق هستید
You can think that you're in love

وقتی واقعاً تازه نامزد هستید
When you're really just engaged

برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

در آخر برای من بهتر است
In the end it's better for me

این اخلاق داستان است
That's the moral of the story
برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

می توانید فکر کنید که عاشق هستید
You can think that you're in love

وقتی واقعاً فقط درد می کشید
When you're really just in pain

برخی اشتباهات انجام می شود
Some mistakes get made

اشکالی ندارد ، اشکالی ندارد
That's alright, that's okay

در آخر برای من بهتر است
In the end it's better for me

این اخلاق داستان عزیزم است
That's the moral of the story babe
اوه اوه
Oh, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

وو ، اوه
Woo, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

اوه اوه
Oh, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

وو ، اوه
Woo, oh

اوه اوه ، اوه
Oh-ooh, oh
اوه اوه
Oh, oh

اوه اوه اوه
Oh-ooh-oh

وو ، اوه
Woo, oh

اوه اوه
Oh-ooh

 

 

 

پ.ن: فک کنم قفلی جدیدمو یافتم:")

پ.ن2: اولین پست بعد از مدت طولانی*^*

Made By Farhan TempNO.7