Maybe a badqueen?

Everything is red and blue
۶ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است
bad girl
bad girl جمعه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۱، ۰۹:۰۶ ب.ظ

Spoil 5

-شما فکر میکنید افرادی که قربانی خشونت مدرسه ای هستن زیادی لوسن یا زیادی حساسن درحالیکه اینطور نیست ! ... خشونت مدرسه ای یه جنایته هیچ فرقی با قتل نداره ... خشونت مدرسه ای قاتل روح دانش آموزاست... بعضیاشون فکر میکنن با قدرت نمایی برای ضعیف تر از خودشون اونا برترن ولی این غلطه این فقط َََعف روحی اونا رو میرسونه ... بجای گذاشتن تصمیمات بر عهده احساساتتون یکم منطقی باشید اینطور (پوزخند ریز زد و ادامه داد) هیولاهای آسیب دیده کمتری بوجود میاد 

بعد از پایان حرفاش تعظیم کوتاهی کرد و از روی سن پایین اومد و تشویقارو نادیده گرفت 

همونطور که سمت در خروجی میرفت دستش توسط فردی گرفته شد و بلافاصله داخل آغوش آشنایی فرو رفت 

خودش بود... همون هیونگی که پنج سال ازش دور بود ولی هنوزم همون عطر قدیمی رو داشت 

لبخند کمرنگی زد و دستاشو متقابلا دورش حلقه کرد 

- جهیون هیونگ 

جهیون محکم تر بغلش کرد و بعد چند ثانیه ازش جدا شد 

+ دلت برام تنگ شده بود مگه نه دکتر جئون؟ 

جونگکوک خندید و مشت ارومی به شونش 

- نمیدونم ولی تو فکر کن بودم 

جهیونم متقابلا خندید و به کوک اشاره کرد که روی سکو بشینن 

وقتی هردو نشستن برای مدت کوتاهی سکوت برقرار شد تا اینکه توسط جهیون شکسته شد

+ بالاخره به آرزوت رسیدی نه؟ الان تو بهترین روانشناس سئول جئون جونگکوکی... بهت افتخار میکنم کوک از ته قلبم میگم 

کوک تشکر ارومی کرد و چشماشو چند ثانیه بست 

- میدونی هیونگ توی این مدت همه چیز تغییر کرده هیچ چیز مثل سابق نیست حتی ما 

+میدونم کوک خیلیم خوب میدونم همه تغییر کردیم و این همش بخاطر حماقتای خودمون بود 

کوک با شنید واژه حماقتامون تکخندی کرد 

- اینا بخاطر حماقتامون نبودن هیونگ حتی بحث حرص و طمع و پولم نیست ما فقط معصومیتمونو از دست دادیم

جهیون پوزخند کوچیکی زد و به نقطه نامعلومی خیره شد 

+ هنوزم بعد اون اتفاقات و سوتفاهما نتونستین مشکلاتتونو حل کنید نه؟ 

با یادآوری پنج سال اخیر اخم محوی کرد و سعی کرد به خودش مسلط باشه 

- نه هیونگ ما متعلق به هم نبودیم ما بدون هیچ عشقی ازدواج کردیم ولی بعدش من دوستش داشتم خیلیم زیاد ولی اون با چند تا عکس تقلبی چندین سال از عمر هممونو تباه کرد فقط من نبودم تو بودی ، تیونگ هیونگ بود ، مینهو هیونگ بود حتی خود احمقشم بود ولی بخاطر چیزی که حتی وجود نداشت زندگی هممونو به گند کشید ... وقتی فهمید همه چیز اشتباه بود میدونی چی گفت؟ 

با دیدم قیافه منتظر جهیون ادامه داد 

- گفت به عشق من نسبت به خودت شک نکن ولی احمقانست نه؟ تنها چیزی که تونستم بگم این بود " من فقط تمام لحظاتی رو بیاد میارم که عاشقت بودم درحالیکه تو عاشقم نبودی"

جهیون از جاش بلند شد وقتش بود به همه چیز سر و سامون بده قبل از اینکه اون احمقا خرابش کنن 

قبل رفتن دستشو روی شونه کوک گذاشت و لبخند ارامش بخشی زد 

+ من نمیتونم جای تو تصمیم بگیرم کوک ولی همیشه پیشتم تو تنها نیستی منو ببخش که نبودم این مدت الان اینجا و قرار نیست ولت کنم با هم همه چیزو درست میکنیم 

 

bad girl
bad girl چهارشنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۲۴ ب.ظ

HBD MY JULIETTE

ژولیت قشنگم دوسال شد تقریبا نه؟ 

من اومدم وبت گفتم همو میشناسیم؟ و بعدش اشنا شدیم 

و بعد از اونم تبدیل شدی به یکی از ده نفر با ارزش برام تو بیان 

اوایل بهت میگفتم کوفته قلقلی من الان ژولیت کیوتشایدم جذاب خودمی 

خیلی خیلی دوست دارم لاو و امیدوارم سال خوبی داشته باشی و به ارزوهای قشنگت برسی 

ببخشید من تو تبریک کلا خوب نیستم ژولیتم منو ببخش خب؟ 

bad girl
bad girl سه شنبه, ۹ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۵۰ ب.ظ

Myself

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
bad girl
bad girl يكشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۱، ۱۱:۵۶ ب.ظ

Spoil 4

توی سکوت به آسمون خیره شده بودن تا اینکه جهیون سکوت رو شکست

- میدونی ضعیف ترین ادما کیا هستن؟ 

با آرامش سمت هیونگش برگشت 

+حتما اونایی که همیشه ناراحتن مثه من هوم؟ 

جهیون لبخند تلخی زد و به ارومی موهای مینهو رو از جلوی چشماش کنار زد 

- نه مینهویا اشتباه نکن اونایی ضعیفن که احساساتشونو مخفی میکنن ... از لی مینهو بودن نترس! ...ازین بترس که تبدیلت کنن به لینو فردی که نه خوشحاله نه ناراحت تو خودت داری خودتو عذاب میدی ...من دشمنت نیستم برعکس تو جای دونسنگمی برای همینه نگرانتم به خودت بیا پسر!

مینهو نفس عمیقی کشید و به هیونگ مهربونش نگاه کرد

+ هیونگ گفتنش راحته ولی وقت عمل که میرسه سخت میشه ... من نمیخواستم لینو باشم اونا میخواستن ولی بعدش من به لینو بودن عادت کردم و لی مینهو توی اعماق وجودم دفن شد 

جهیون با امیدواری سمتش برگشت 

- یعنی نمیتونیم با هم مینهوی وجودتو پیدا کنیم 

مینهو لبخند تلخی زد 

+نه هیونگ آسون نیست بیا فقط فراموشش کنیم

جهیون مصرانه سر تکون داد 

- مهم نیست چقدر سخت و طاقت فرساست من صبر میکنم حتی شده تا ابد صبر میکنم ولی ذره ذره نابودی رو توی چشمات از بین میبرم ...بهم اعتماد کن 

و بعدش تنها چیزی که شنیده شد صدای قدمای جهیون و نفسای عمیق مینهو بود ، هیونگ و دونسنگی با آینده نا معلوم.

bad girl
bad girl شنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۵۹ ق.ظ

Spoil 3

+ همیشه میگن تا قلبی نشکنه رابطه ای شکل نمیگیره

- پس چرا توی رابطه ی ما قلب هردونفر شکست؟ 

+ چون ما هردو ترسو بودیم یادت میاد؟ همو دوست داشتیم ولی از ترس آینده همو ول کردیم تو رفتی پاریس و من رفتم جایی که بتونم فراموشت کنم اما در آخر

- ما هردو پیش هم برگشتیم 

+ اوهوم دقیقا ولی حداقل الان میدونیم چی میخوایم

- شاید بدونیم شایدم نه ولی از این مطمئنم که بعد از تموم اون اشتباهات الان جای درستی هستیم .

 

#spoil 3

‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝑽𝒂𝒍𝒆𝒏𝒕𝒊𝒂⊱
‌‌‌‌‌‌‌ ⊰𝑽𝒂𝒍𝒆𝒏𝒕𝒊𝒂⊱ پنجشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۱، ۰۸:۲۷ ب.ظ

𝙘𝙧𝙪𝙚𝙡

 

 

و اون سعی میکرد اونقدر بی رحم باشه که به جای مرگ، به دیگران زندگی بده...

Made By Farhan TempNO.7