Maybe a badqueen?

Everything is red and blue
bad girl
bad girl چهارشنبه, ۷ مهر ۱۴۰۰، ۱۰:۵۳ ق.ظ

مادر

خانواده واژه ی جالبیه 

نمیدونم برای بقیه چه مفهومی داره 

اما من تا جایی که یادمه همچین چیزی رو نداشتم 

همیشه و همیشه خودم بودم 

زندگی قرار نیست مثله قصه ها گل و بلبلی باشه 

همه ی پدر مهربون و مادر مثلا دلسوز ندارن 

چون همه ادمن و متفاوتن 

ازین واژه که اونا فقط به فکرت هستن متنفرم 

اگه به فکر بودن میفهمیدم بالاخره ک دوسم دارن 

اما حتی اگه بابامم دوسم داشت مامانم نداشت 

ازم متنفر بود و من نفرتو میدیدم از تو چشماش 

منم ازش متنفر شدم 

البته به مرور زمان متنفر شدم 

اول دوسش داشتم شبیه ملکه ها بود اما نشون داد لیاقتشو نداره 

منم نخواستم تا ابد یه توسری خور احمق باقی بمونم 

و الان میبینم حق داشتم متنفر باشم

از اون زن به اصطلاح‌ مادر در حد مرگ بدم میاد 

و فقط همین نیست کاری کرد از همه ی مادرا متنفر بشم 

یاد اون جمله افتادم که میگفت 

هر زاینده ای مادر نیست 

لعنت به همشون 

 

 

 

خاطرات کیم تهیونگ 17 ساله 

 

 

_بخشی از فیکشنی که هیچوقت نوشته نشد 

کامنت دهی برای این مطلب فعلا قفل است
Made By Farhan TempNO.7