30 Days Tumbler challenge *-*(سبا فور یو😂)
خب بازم یه چالش جدید دیگه بنظرم این یکی از همه جالب تر و باحال تره *-*
خیله خب اینبار با نظم انجامش میدم واقعا 😂
روز اول：یک عکس قدیمی از شما و پونزده حقیقت جالب راجب شما.
خب من عکس زیادی ندارم از خودم جدن اگرم داشتم نمیزاشتم
چیز جالب زیادی نیس فقط چند تا چیز کوچیکه
_من عاشق عروسک خرسی و اسلایم و لگوهای مارول و بعضی چیزای کیوتم اما هیچکدوم رو نخریدم و نمیخرم
_این اواخر عاشق رنگ قرمز شدم و تقریبا همه چیزم قرمز شده
_فوبیا زیاد داشتم و الان تونستم بعضیاشو فراموش کنم حداقل
_عاشق غذاها و خوراکیای تندم اما وقتی میخورم ابریزش بینی میگیرم
_گوینده افتضاحیم اما شنونده ی خوبیم
_نسبت به مرگ اطرافیان زیاد واکنش نشون نمیدم
_از ادمای به ظاهر مظلوم و صمیمی اما در باطن عوضی متنفرم
_عاشق طراحی لباس و رقص باله بودم خیلی گذشته
_با بچه ها میونه ی خوبی ندارم اما نمد چرا انقد باهام خوبن بعضیاشون
_چیزای کلاسیک رو دوس ندارم
_دست بزن فوق خوبی دارم اما اهل کتک زدن بقیه نیستم زیاد
_افراد زیادی هستن ک دوسشون دارم چه تو واقعیت چه مجازی اما نمیتونم درست و حسابی حسمو نشون بدم
_عاشق پیاده روی های شبانه بیدم مخصوصا تنهایی
_دیگه خصوصیه بقیش
روز دوم：چه داستانی پشت انتخاب و معنی اسمتون هست؟
پانته آ
عا اسمم معانیه زیادی داره یکیش نگهبان نیرومنده
یکیش تکه ای از ماهه
یکیشم اسم یکی از ملکه های قدیمیه ایران بوده
بازم معنی داره ک من یادم نیست
بابام اسممو گذاشت و انگار پدربزرگم میخواسته اسم عممو بزاره اما زنش نذاشته خلاصه ک اسم من شده
گذشته از اون بابام میگه که اسمتو گذاشتم چون اسم مدرن و باکلاسی بود از طرفی من یجورایی حکم همون ماهو قبلا براش داشتم
و اینکه اسم منو بابام هم قافیست یجورایی من پانته آ اون پوریا دوست داشت شبیه خودش باشه اسمم
دیگه خلاصه اسمم این شد
روز سوم：یک عکس از شما و دوستتون.
ندارم واقعا
روز چهارم：یک عکس از جایی که اونجا زندگی میکنید.
یه جای عادیم دیگه
روز پنجم：یک ابرقهرمان مورد علاقتون و دلیل علاقتون؟
من دیوونه ی کاپیتان امریکا و هارلی کویینم و نمیدونم واقعا چرا دوسشون دارم
روز ششم：روزتون چطور گذشت؟
فقط گذشت حالا چ خوب چ بد
روز هفتم：چیزی که میخواید از بین بره؟
احساسات بیجا و پوچ و افراد فمینیسم و بعضی ادما
روز هشتم：چیزی که تا بحال به والدینتون نگفتید؟
من مادر ندارم و مهمم نیس واقعا اما هیچوقت نتونستم به بابام بگم دوسش دارم یا هرچیز دیگه ای باهاش راحت نبودم دلیلشم خودمم
روز نهم：در روزهای گذشته متوجه چه چیزی شدید؟
عا متوجه این شدم که خشم,نفرت و عصبانیت چقد خطرناکن اگه کنترل نشن
روز دهم：اهنگی که وقتی خوشحالید گوش میدین؟
اهنگ someone like you
روز یازدهم：عکس های دیگه از شما و دوستتون.
ندارم و اعتقادیم ندارم
روز دوازدهم：چی باعث میشه خودتون رو گم کنید؟
خیلی چیزا اما بیشتر از همه ترجیح دیگران بهم و دوم بودن تو زندگی کسایی ک ارزش دارن برام
روز سیزدهم：یه نامه به اخرین کسی که بهتون اسیب زده.
تو ناخواسته ناراحتم کردی و ازت ناراحت نیستم واقعا چون نمیدونی چ تاثیری داری اما امیدوارم خوشحال باشی
روز چهاردهم：عکس از شما و خانوادتون.
خانواده ما اهل عکس نیستن زیاد
روز پانزدهم：مدل گوشی یا تبلتتون؟
من یه گوشی ایفون دارم
یه ایپد
یه تبلت لنوو
و گوشی بابامم دست منه
روز شانزدهم：عکس دیگه از شما.
ندارم با این گوشی^^ داشتمم نمیزاشتم
روز هفدهم：چه چیزی رو میخواید توی زندگی روزانتون عوض کنید و چرا؟
خیلی چیزا اگه به من بود کلشو تغییر میدادم اما بیشتر از همه ماجرای نهار خوردن هرروز با خانواده عموهام و عمم و بقیه اذیتم میکنه واقعا
روز هجدهم：نقشه ها و رویاهایی که دارید.
من هیچ رویایی ندارم اما نقشه زیاد دارم و مهم ترین بخشش قبولی کنکور فاکیه
روز نوزدهم ：نیک نیم هایی که دارید و چرا اونهارو دارید؟
من زیاد نیک نیم دارم مخصوصا از سمت بابام اما مهم ترین لقبم دارک کویینه ک اخیرا شده بدکویین
دارک کویین بخاطر اینه ک من برخلاف ظاهرم ک نسبتا کیوته اما عاشق رنگای تیرم و کم پیش میاد ی چیز روشن داشته باشم این لقبو بابام پارسال بهم داد
یکی دیگشم بلک سوان هستش ک پسر داییم بم میگه بخاطر چشما و موهای تماما مشکیمه و یدلیل شخصیم داره
روز بیستم：ویژگی های کسی که برای اینده شریک زندگیتون میخواهید بکنید چیست ؟
عاااا قصد ازدواج ندارم راستش😂
اما کلا من یه فرد منطقی,درونگرا,کم حرف,عاقل و بالغ و واقع بین رو دوس دارم
روز بیست و یکم：عکس چیزهایی که شمارو خوشحال میکنه.
من با شادی کسایی ک دوسشون دارم خوشحال میشم
روز بیست و دوم：چه چیزی شما رو از دیگران متفاوت میسازد؟
قطعا همه ی ادما متفاوتن اما چیزی ک منو متفاوت میکنه فک کنم قدرت درک بالای بنده هستش و اخلاقم متفاوته یکم اگه حضوری همو ببینیم متوجه میشین
روز بیست و سوم：چیزی که شما خیلی براش جنگیدید؟
من عاممم نمیدونم زیاد بوده اما بیشتر اوقات بدستش اوردم گاهیم دیدم بقیه لایقشن و دست برداشتم
روز بیست و چهارم ：یه نامه به والدینت.
خب اول اینکه سلام به شما دونفر
حاشیه نمیرم اینبار نمیخوام حرف نفرت یا کمبودا رو بزنم
اینبار میخوام تشکر کنم
بابایی ممنونم که کاری کردی قوی باشم درسته مثه بقیه باباها نبودی و حتی خونه هم نبودی اما از یه سنی منو با حقیقت این دنیا اشنا کردی و اره دوست دارم دد و متاسفم اونجوری که باید نیستم
و تو نمیدونم تشکر نمیخوام ازت بکنم فقط عاه نمیدونم چی بت بگم
روز بیست و پنجم：چه چیزی در کیفتون پیدا میشه؟
خیلی چیزا از کرم مرطوب کننده و ابرسان دست گرفته تا رژ لب و تقویت کننده مژه
امم دوتا بالم لب دارم و یه عینک و یه صابون و یه خمیردندون کوچولو
روز بیست و ششم：بخاطر چه چیزی از دوستاتون متشکر هستید؟
من دوستی ندارم اما اگه از گذشته بخوام بگم ممنونم ک زمانی تحملم کردین
روز بیست و هفتم：چرا در این چالش سی روزه شرکت کردین؟
چون چالش شرکت کردن رو دوس دارم و بنظرم باحال بود
روز بیست و هشتم：چه چیزی رو همیشه سعی در پنهان کردنش دارید؟
اینکه کی هستم و قبلا چی باعث شده این بشم کلا علاقه ندارم راجب گذشته زیاد حرف بزنم
روز بیست و نهم：توی این چالش چی یاد گرفتید؟
اممم هیچی
روز سی ام：شما کی هستید؟و پرمفهوم ترین جمله ای که شنیدید چی بوده؟
من؟خودمم دقیقا نمیدونم اما میدونم فردی هستم ک برخلاف اخلاق خشنش از درون شکنندست
یه ادم ترسو کسی که نمیجنگه و تسلیم میشه
اممم بهترین جمله ای ک شنیدم این بوده
پانته آ همه چیز زندگی تو درس خوندن نیست تو توی زندگیت خیلی وقته گند زدی
اینو من از بابام شنیدم و واقعا راست میگه من توی درس یه ادم کاملا موفقم اما توی زندگی؟درواقع هیچی نیستم