Maybe a badqueen?

Everything is red and blue
bad girl
bad girl دوشنبه, ۳ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۱۰ ب.ظ

ترسیدم

امشب برای اولین بار ترسیدم از مردن 

من معمولا میگم مرگ حقه و این چیزا ولی اینبار نمیخواستم چیزیم بشه 

فقط داشتم فک میکردم ب قولایی ک دادم ب خاطراتمون و هرچیز دیگه ای 

نمیخواستم و نمیخوام ادم بدقولی باشم و نشدم 

نه ی قاتل احمق دنبالم بود ن قصد خودکشی داشتم ولی شرایط بدی بود از ی ساعتی ب بعد 

اما گذشت و از خدا بابت رد شدن اون دو ساعت و نیم کذایی بشدت ممنونم 

اما حالا ک میبینم فک کنم منم ی نقطه ضعف بزرگ دارم ک داره تبدیل ب نقطه ی قوتم میشه 

و میخوام بخاطر اون نقطه ی قوت زندگی کنم 

دوست دارم نقطه ی قوت من 

کامنت دهی برای این مطلب فعلا قفل است
Made By Farhan TempNO.7