چه صبح مزخرفی
مثلا رفته بودم مد برا درس زمین شناسی
انقد ناظم حرف بارم کرد ک تو نماینده ای
چرا نمیدونی برا این مقدار کلاس تشکیل نمیشه و فلان و بهمان
مجبور شدم بزنگم بیان دنبالم:"
الانم ناخونامو چیدم حس میکنن تایپینگم نابود شده :"
ساعت یک امتحان شیمی دارن و خداروشکررررررر بالاخره خلوص و بازده رو بلد شدم
ولی من بخدا انتقام ازین زنه و دبیر شیمی میگیرم خیلی رو مخمن جفتشون:/
تا صبح زیبای دیگر بدرود 🚬