جونگکوکا متاسفم...
من جئون جونگکوک احمق ترین فرد روی کره ی زمینم
من عاشقش بودم تهیونگ رو از اعماق قلبم دوست داشتم اما
من نباید عاشق میشدم
از اول نباید اونو وارد دنیای تاریک خودم میکردم
اون مثله آب زلال بود و من یه موجود کثیف و رقت انگیز
اما جلوشو نگرفتم
قلبم نتونست مقاومت کنه
نتونست هربار با دیدن لبخندای کیوتش محکم نزنه
نتونست با دیدن اشکاش از تپش بایسته
نتونست خودشو برای تهیونگ نبودن مجبور کنه
قلب جئون جونگکوک فقط مال کیم تهیونگ بود!
اما از اول اشتباه کردم
ما از دو دنیای متفاوت بودیم و اون زیادی رویایی بود و من زیادی بد
از خودم روندمش خودم شکستم درسته اما الان که ناراحت میشد بهتر بود تا بیشتر وابسته شه
من خیانت نکردم تهیونگا و هیچوقت هم نمیکنم فقط باید جدا میشدیم
چون اینکار به نفع همه بود!
دوست دارم تهیونگا بیشتر از دیروز کمتر از فردا
من دینی ندارم اما ممنونم از خدایی که بهش اعتقاد داری و تورو حتی برای مدت کمی به من بخشید:)
امیدوارم هیچوقت منو نبخشی همونطوری که من خودمو نمیبخشم...
- از طرف جئون جونگکوک به کیم ته ته
کوکیا اشکال نداره اگه گریه کنی
اشکال نداره اگه تکیه کنی گاهی
اشکال نداره اگه غمگین باشی
ببخشید که جلوی خورد شدنتو نگرفتم و ببخشید که سکوت کردم
میدونم بد بودم منو نبخش اما خودتو دوست داشته باش
قدر قلب پاک و مهربونتو بدون
من نتونستم جلوی اتفاقات رو بگیرم و حتی با وجود اینهمه سال
من هنوز همون کبچه کوچولوییم که از ترس زیر میزش قایم شده
تو مثله من نباش
بخند و با صدای خنده هات گوش فلک رو کر کن :)
- از طرف جئون جونگکوک 27 ساله به جئون کوکی 7 ساله
قسمتی از فیکشنی که نوشته نخواهد شد
خب حقیقتا این فیک شخصیتای زیادی داره و کم کم با شخصیتا اشنا میشید ولی اصلا ظاهر افراد رو نبینید چون هربار نظرتون ممکنه تغییر کنه
خب نظرتون راجب این یکی چیه؟