Maybe a badqueen?

Everything is red and blue
bad girl
bad girl يكشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۱، ۱۱:۵۶ ب.ظ

Spoil 4

توی سکوت به آسمون خیره شده بودن تا اینکه جهیون سکوت رو شکست

- میدونی ضعیف ترین ادما کیا هستن؟ 

با آرامش سمت هیونگش برگشت 

+حتما اونایی که همیشه ناراحتن مثه من هوم؟ 

جهیون لبخند تلخی زد و به ارومی موهای مینهو رو از جلوی چشماش کنار زد 

- نه مینهویا اشتباه نکن اونایی ضعیفن که احساساتشونو مخفی میکنن ... از لی مینهو بودن نترس! ...ازین بترس که تبدیلت کنن به لینو فردی که نه خوشحاله نه ناراحت تو خودت داری خودتو عذاب میدی ...من دشمنت نیستم برعکس تو جای دونسنگمی برای همینه نگرانتم به خودت بیا پسر!

مینهو نفس عمیقی کشید و به هیونگ مهربونش نگاه کرد

+ هیونگ گفتنش راحته ولی وقت عمل که میرسه سخت میشه ... من نمیخواستم لینو باشم اونا میخواستن ولی بعدش من به لینو بودن عادت کردم و لی مینهو توی اعماق وجودم دفن شد 

جهیون با امیدواری سمتش برگشت 

- یعنی نمیتونیم با هم مینهوی وجودتو پیدا کنیم 

مینهو لبخند تلخی زد 

+نه هیونگ آسون نیست بیا فقط فراموشش کنیم

جهیون مصرانه سر تکون داد 

- مهم نیست چقدر سخت و طاقت فرساست من صبر میکنم حتی شده تا ابد صبر میکنم ولی ذره ذره نابودی رو توی چشمات از بین میبرم ...بهم اعتماد کن 

و بعدش تنها چیزی که شنیده شد صدای قدمای جهیون و نفسای عمیق مینهو بود ، هیونگ و دونسنگی با آینده نا معلوم.

کامنت دهی برای این مطلب فعلا قفل است
Made By Farhan TempNO.7