Maybe a badqueen?

Everything is red and blue
bad girl
bad girl يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۱ ب.ظ

در روز دوم مدرسه چه گذشت

اول اینکه امروز روز متوسطی بود واقعا 

صبح بیدار شدم کارامو کردم رفتم مد 

رفتن همانا و وارد شدن سم اعظم هماناXDDD

وای لعنتی وارد کلاس که میشه قیافه ها دیدنیهXD

فک کنید یه فوجوشیه لعنت شدست پشت سر منم که میشینه 

امروزم نکبت میگفت به تو و فلانی گرایش دارم 

اوکی ولی این فاجعه بود جلوی دبیر زیست که یک عدد ماموته قهقهه بزنمXDDD

حالا قلقلک دادناش از پشت که هیچی باید مراقب باشی سراغ بقیه مدرسه هم نرهXD

جدای از اوناش یه بدبختی تازه اومده مدرسمون قشنگ دومین روزشه 

بعد این بدبختو شوهر خودش خطاب‌ میکنه دختره پنیک کرد رسماXDDDD

فک کنید دوستی بین یه ISTJ که من باشم و دوستام که سه تاشون ENFP, ESFJ وINFP هستن تا چه حد سمه فقطXD

حالا من داشتم ازش سوال میپرسیدم اون میگه لایت آن می رو دیدی؟XD

خلاصه که ما تقریبا قراره کنار بیایم با همدیگه سال آخر رو XD البته اگه زهرا رو فاکتور بگیریم  XD

اینم اضافه کنم لعنتی از ادبیات و زیست شناسی در یک کلمه متنفرم عمیقا تنفررررر 

هرچقدر بدن فیزیک و شیمی حل کنم خستگی نداره ولی لعنتی زیست یه صفحش دیوونم میکنهT-T

 

کامنت دهی برای این مطلب فعلا قفل است
Made By Farhan TempNO.7