ممنون میشم بیای خ مهمه 

فک کنم متوجه شدین از ی ساعتی رفتم 

خب باید بگم گوشیم سوخت و واقعا بدبخت شدم اصن روحیم داغون شد 

همه چیزم پاک شد 

اما از ساعت پنج و بیست رفتم دنبال ی کوفتی بخرم فردا آزمون داشتم 

و خداروشکر ی تبلت خریدم و عین چی ذوق کردم 

اما سر قیمتش یکم عذاب وجدان گرفتم 

و الان بشدت پون و سبا رو درک میکنم چقد بده گوشیت اینجور شه 

روز افتصاحی شد برام سرشار از استرس ولی خداروشکر تموم شد وگرنه کم مونده بود زار بزنم 

امیدوارم فردا بهتر شه 

حاظرم  با کمال میل بچه مانیا و کوینو ببرم دستشویی جیش کنهD:

هروقتم که بخواد میتونه روم  بالا بیاره و باعث افتخارمه *-*

حتی اگه خیلی خسته بود میتونه تو بغلم  جیش کنه و من  مشکلی ندارم T^T

و در اخر خواهشمندم هیچوقت یک انسان کنجکاو نباشید عزیزانم😂

مان خیلی دوست دارم منتظر جونیور آجیشم هستم😂 

خب از کجا شروع کنم؟ 

اگه بگم احساسی حرف بزنم احتمالا الان باید خیلیییی عصبی گونه حرفامو بگم 

اما منطقی حرف میزنم 

خب من واضحا کاری باهات نداشتم و ندارم و نخواهم داشت 

اما انگار برای تو اینجوری نبوده 

من کاریو کردم ک درست بود و همچنان معتقدم بهترین کار بود و هست 

برامم مهم نیس چی فک میکنی 

اما امروز جدن حرفت اذیتم کرد 

میدونی من پارسال وب قبلیمو بخاطر همین دلایل حذف کردم و واقعا نمیخوام فشار جوری روم باشه چون نه حوصلشو دارم نه حالشو 

اما واضح حساب کنیم من بدی بت نکردم هیچوقت برعکس بود ماجرا کاملا 

ولی بازم ناراحت کنندست بعضی حرفا 

و کاش قبل از اینکه ب زبون بیاریمشون یکم فک کنیم شاید ی بنده خدایی بخواد اون چیزو فراموش کنه یا امثال اینا 

اصن شاید حرفمون بزن طرفو ناراحت یا داغون کنه 

بهرحال فقط شما قلب ندارین ما یا بهتره بگم منم قلب دارم 

و ممنونم ک گند زدی ب امروزم 

با این حال این اخرین حرفام بهته 

مراقب باش با بعضی حرفا بعضیا قلبشون میشکنه ادما سنگ نیستن ادمن و قلب دارن 

قصدمم ناراحت کردنت نیست همچنان اما باید میگفتم بالاخره 

مراقب خودت باش 

_ جرمت چیه؟ 

+زیادی خوب بودن 

_مگه جرم حساب میشه؟

+اره زیادی خوب بودن تو دنیا جرمه 

_چرا مجرم حسابت کردن؟چیکار کردی؟

+مهربون بودم,اروم بودم,بی ازار بودم,فداکار بودم و مهم تر از همه عشق میورزیدم 

_الان ناراحتی؟

+باشم یا نباشم مهم نیست 

بخشی از خاطرات هیرای سوکی 

من یه پسر عمو دارم شیش سالشه 

بعد از من یاد گرفته تا هرروز برا نهار میاد خونمون میگه سیلام بیب 

یعنی فاک واقعا بعدش مثلا میخواد تشکر کنه میگه بیبی هانی لاو ممنونم 

فرض کنید این بشر کل روز کنار منه 

جدیدا معلمشم شدم=-=

البته مجانی ک نه اما خب بازم بش درس میدم😂

کثافت انقدم حرف میخوره ازم😂

بعد اونروز میگه اجی میخوام زنم مثه تو باشه 😂

یعنی هرکی اونجا بود پوکیده بود از خنده😂

بعد ی کثافت عنتری بش گف اگه زنت مثه پان باشه سه طلاقش میکنی در عرض یه شبانه روز 😂

حالا این هیچی این واژه ها افتادن دهنم ب بابامم میگم بیب بعد اونروز پشت تلفن انقد اذیتش کردم با همین واژه ک خدا داند الان اونم یاد گرفته میگه بیبی 

یعنی اثرات مثبت من توی خانواده همه جا قابل رویته 😂

با اینکه قدیمیه اما از سر کنجکاوی میخوام بدونم 

تو بیان منو با کی شیپ میکنید؟*-*

جاست فور فان و محض کنجکاوی و بی حوصلگی 

همگی ج بدید ببینم*-*

_همیشه میگی خستمه چرا فقط خودتو نمیکشی تا راحت شی؟

+من؟از کجا میدونی کاری نکردم؟

_تو چیزی جز حرف نیستی میگی و میخندی اما میگی خسته ای میگی کسی مثله تو اذیت نشده و تو تسلیم مشکلات شدی 

+تو هنوزم همونی هیچی نمیدونی 

_منظورت چیه؟ 

+من خودمو خیلی وقته کشتم من زنده نیستم گاهی زندگی کردن خودش نوعی مرگ تدریجیه منم دارم اینجوری خودمو میکشم اروم اروم 

_چرا ؟مگه چیکار کردی؟

+هیچی من دارم تاوان گناه دیگرانو میدم...من دارم کفاره ی گناهی رو میدم که مرتکبش نشدم بیگناه مجازات میشم و میسوزم 

_درکت نمیکنم 

+درک هیچوقت قرارم نیست بکنی چون من منم و تو تویی تو اوج مشکلت شاید نخریدن وسیله مورد علاقت باشه اما من کوچیکترین مشکلم نداشتن قلبه:)

_بخشی از فیکشنی که نوشته نشد 

میگم من در حالت عادی روزی فوقش دوتا پست میذاشتم 

اما الان که پروفم این شده روزی چهار یا پنج تا میذارم😂

و گاد میام چیزای جدی مینویسم گاهیم جدن عصبیم اما وقتی این پروفه رو میبینم جر میخورم از خنده😂

قسمت بدش اینه ادم نمیتونه فلسفی زر بزنه صب داشتم فلسفی میزریدم خودم خندم گرفت😂

و اصن نمیدونم این چ سندروم کوفتیه ک الانم دارم پست میذارم و گاد جدن خستمه امروز یعالمه درس داشتم بعدشم رفتم قلم چی تا نیم ساعت پیش در حد فاک خوابم میاد 

خب دیگه زرای من تموم شد الان شما حرفاتونو بزنید